کارکردهای اجرایی

کارکردهای اجرایی

کارکردهای اجرایی، برخی ابزارهای ذهنی هستند که انسانیت ما را تشکیل داده و ما را برای رسیدن به اهداف و حل مسائل کمک می کنند. در این مقاله به مفاهیم مرتبط با عملکردهای اجرایی پرداخته و تمرینات کاربردی برای عملکردهای اجرایی مغز را مخصوصا در کودکان بیان می کنیم.

کارکردهای اجرایی چیست؟

در مغز انسان یک ناحیه ای وجود دارد که به آن پروفرونتال کورتکس می گویند. به مجموع عملکردهایی که این قسمت انجام می دهد؛ کارکردهای اجرایی می گوییم.

مثلا وقتی که هدف گذاری می کنیم تا به یک چیزی دست پیدا کنیم؛ یک سری آیتم ها و توانایی های شناختی ما را کمک می کنند تا به آن هدفمان برسیم. یا هنگامی که داریم یک مسئله ای را حل می کنیم؛ کارکردهای اجراییبه عنوان ابزارهای ذهنی به ما کمک می کنند تا مسئله را حل بکنیم.

ما به کمک کارکردهای اجرای می توانیم برنامه ریزی کنیم. سازمان دهی کنیم. به کمک این مهارت ها می توانیم یک خط شروع و یک خط پایان در نظر بگیریم. می توانیم گذشته را به آینده وصل کرده و ذهنیتی را نسبت آینده داشته باشیم.

ما به کمک این مهارت ها می توانیم، روی رفتارهای خودمان کنترل داشته و تکانه ها و وسوسه هایی که در ذهنمان ایجاد میشود را مهار کنیم. مثلا در طی یک سال سختی ها را تحمل می کنیم تا به هدفمان برسیم – یا گرسنگی را تحمل می کنیم تا به وزن ایده آلمان برسیم.

هم چنین کارکردهای اجرایی ما را فیلتر اجتماعی می کنند. یعنی کمک می کنند تا ما در جمع هر حرفی را نزنیم. از نظر اجتماعی، وقتی که کارکردهای اجرایی مغز دچار مشکل میشوند؛ باعث ایجاد اضطراب و افسردگی شده و اعتماد به نفس فرد کاهش می یابد.

در ادامه به آیتم های کارکردهای اجرایی و تمرینات آن ها می پردازیم.

 

برای تماشای فیلم های آموزش کاردرمانی ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

اینستاگرام تلویزیون کاردرمانی

کارکردهای اجرایی و جهت یابی زمانی:

یکی از آیتم های کارکردهای اجرایی، جهت یابی زمانی است. داماسیو، یکی از دانشمندان علوم اعصاب هست که می گوید: زمان بندی و حس ادراک زمان برای انسان همه چیز است.

در توانبخشی شناختی، یکی از مهم ترین نکات این هست، که ما بتوانیم گذر و شناخت و مفهوم زمان را در مغز کودک حک بکنیم.

کارکردهای اجرایی و جهت یابی زمانی

 این آگاهی از زمان را بایستی با توجه به سن کودک، انتظار داشته باشیم، باید با مقایسه ی کودکان فامیل به این اطلاعات دست پیدا کنیم. مثلا هنگامی که یک بچه ۴-۵ ساله عکس دوران ۲ سالگیش را می بیند متوجه تغییرات و عوض شدن خودش می شود. یا در سن ۳-۶ سالگی می تواند در مورد گذشته و آینده صحبت بکند.

برخی از کودکان، به ویژه کودکان ADHD به فردا اعتقادی ندارند. علت این که این کودکان مدام در حال بازیگوشی هستند و به مطالب درسی توجه نمی کنند این است که درک امتحان پایان ترم را ندارد.

بایستی برای این کودکان زمان را به شکلی جا بیندازیم، که از زمان حال به رویاپردازی در آینده هدایت شوند. پیشرفت موقعی حاصل میشود که کودک برای آینده رویا پردازی بکند. یعنی عینک آینده نگری داشته و بداند که فردایی هم وجود دارد.

تمرینات جهت یابی زمانی:

  • درک گذر زمان با کمک آلبوم عکس:
    با کمک آلبوم عکس ها می توانیم گذر زمان را به کودک آموزش دهیم. مثلا عکس دوران نوزادیش را به او نشان دهیم و به او بگوییم در این روز به دنیا اومدی. دو ماه بعد این شکلی شدی.
    یا مثلا عکس های قدیمی پدر و مادر را نشان دهیم تا کودک متوجه تغیرات آن ها شود. بایستی کودک گذز زمان را حس کند و کاملا بفهمد.
  • استفاده از ساعت های نموداری برای درک مفهوم زمان:
    با استفاده از یک ساعت نموداری مفهوم زمان را به کودک آموزش دهید. مثلا به کودک بگویید عقربه ساعت که به اینجا رسید ما ناهار می خوریم.
  • درک گذر زمان با تولد یک جوجه:
    شرایطی را فراهم کنید تا کودک تولد یک جوجه و سپس بزرگ شدن آن را ببیند. اگر کودک به صورت عینی این ها را ببیند انقلابی در مغزش ایجاد میشود و واقعا گذر زمان را حس می کند.
  • درک گذر زمان با کاشتن لوبیا یا گندم در گلدان:
    در داخل یک گلدان چند لوبیا یا گندم بکارید. و هر روز به همراه کودک به آن سر بزنید. وقتی که کودک نحوه رویش و بزرگ شدن آن ها را می بیند به صورت عینی گذر زمان را حس می کند.
  • درک مفهوم سن: 
    سال تولد کودک و تاریخ امروز را به او بگویید. نحوه محاسبه سن را به او آموزش دهید. بعد از پیشرفت کودک سن افراد مختلف را با توجه به تاریخ تولدشان از او بپرسید. به این ترتیب مفهوم سن را به او آموزش دهید.
  • درک مفهوم زمان با توجه به برنامه های زمانی:
    کارهای روزانه را در قالب یک برنامه زمانی برای کودک توضیح دهید. مثلا ما الان صبحانه می خوریم، سپس به بازار می رویم و بعد از خرید هدیه به دیدن پدر بزرگ خواهیم رفت.

جهت یابی مکانی:

یکی دیگر از آیتم های کارکردهای اجرایی، جهت یابی مکانی است. جهت یابی مکانی یعنی این که کودک بداند کجاست؟ نام کشور، استان، شهر، خیابان و کوچه اش را بداند.

تمرینات جهت یابی مکانی:

  • درک جهت یابی مکانی با استفاده از گوگل مپ:
    با استفاده از گوگل مپ، شهرها و خیابان ها و کوچه ها را به کودک نشان دهید. مکان خانه، مهدکودک، خانه فامیل را به او نشان دهید.
  • درک جهت یابی مکانی با استفاده از ماکت کره زمین:
     با استفاده از ماکت کره زمین، گرد بودن کره زمین، فاصله ها و محل کشورها و شهر ها را به کودک آموزش دهید.
  • درک جهت یابی مکانی با استفاده از فاصله مکان ها:
    فاصله مکان های مختلف را از خانه توضیح دهید. مثلا از این جا تا بازار فاصله نزدیک هست. ولی تا شهر تبریز فاصله دور هست. این نسبت های فاصله ها را به خوبی به کودک القا بکنید.

کارکردهای اجرایی و آگاهی به شخص:

یکی دیگر از آیتم های کارکردهای اجرایی، آگاهی به شخص است. آگاهی به شخص یعنی کودک بتواند، خود و دیگران را بشناسد. جنسیت افراد و نسبت های فامیلی را بداند.

تصورات ذهنی از بدن خود، یکی از مشتقات این آیتم است. این که کودک به خودآگاهی در مورد وجودیت خودش دست پیدا کرده باشد.

همین که کودک اسم خودش را می داند تا حدودی این خود آگاهی را دارد. کودکان اوتیسم در این زمینه مشکل دارند.

تمرنات آگاهی به شخص:

  • درک آگاهی به شخص با استفاده از تصویر چهره ها:
     عکس های افراد مختلف را به کودک نشان دهید. و از او بخواهید تا بگوید این عکس مربوط به کیست؟ یعنی کودک بتواند چهره ها را تشخیص دهد.
  • درک جنسیت افراد:
     در مورد جنسیت افراد توضیح دهید. به او بگویید انسان ها دو جنس هستند. از او بپرسید که دختر است یا پسر؟ از او بخواهید در مورد آقا یا خانم بودن افراد مختلف نظر دهد.
  • درک نسبت های فامیلی:
    نسبت های عمو، خاله و… را به کودک توضیح دهید. به او بگویید مثلا عمو، برادر پدرت است. یا خاله خواهر مادرت است.
  • درک آگاهی به شخص با استفاده از شجره نامه:
     آگاهی به شخص را با استفاده از شجره نامه به کودک القا کنید. عکس های پدر بزرگ و مادر بزرگ را به او نشان دهید. مثلا به او بگویید مادرت، دختر مادر بزرگ است و تو بچه ی مادرت هستی.
کارکردهای اجرایی و آگاهی به شخص

مهارت پردازش بیانی:

یکی دیگر از آیتم های کارکردهای اجرایی، مهارت پردازش بیانی هست. یعنی کودک بتواند به صورت سریع مطالب را در ذهنش پردازش کرده و عمل مناسب را انجام دهد.

تمرینات پردازش بیانی:

  • گفتن اسم میوه ها به صورت سریع و پشت سر هم:
     از کودک بخواهید سریع و پشت سر هم هر قدر که می تواند اسم میوه ها را بگوید.
  • گفتن اسم حیوانات به صورت سریع و پشت سر هم:
    از کودک بخواهید، سریع و پشت سر هم هر قدر که می تواند اسم حیوانات را بگوید.
  • گفتن اسم دوستان به صورت سریع و پشت سر هم:
    از کودک بخواهید به صورت سریع و پشت سر هم اسم دوستانش را بگوید.
  • پرسش و پاسخ سریع:
    از کودک سوالات مختلفی را بپرسید و از او بخواهید، به سرعت و تند تند به سوالات شما پاسخ بله یا خیر دهد. با پیشرفت کودک، می توانید از او بخواهید به سوالات شما به طور بر عکس پاسخ دهد.

کارکردهای اجرایی و انعطاف ذهنی و انطباق:

یکی دیگر از آیتم های کارکردهای اجرایی انعطاف ذهنی هست. انعطاف ذهنی، یعنی این که ذهن فرد آماده است که اگر شرایط تغییر کرد، خودش را با شرایط جدید انطباق دهد. یعنی اگر قاعده بازی عوض شد، کودک  بتواند خودش را با قواعد جدید  تطبیق دهد. یعنی فرد پلن بی هم داشته باشد.

تمرینات انعطاف ذهنی و انطباق:

  • قرار دادن موانع جدید در سر راه کودک:
    از کودک می خواهیم در یک مسیری حرکت کند. موانع جدیدی را در سر راه او می چینیم و قواعد بازی را تغییر می دهیم.
  • ویساکنسین تست:
    ویسسکانسین تست، تستی هست که می سنجد که فرد چه قدر می تواند پلن خود را عوض کند.
    در این تست چهار نوع کارت وجود دارد. در چهار شکل: مثلث- دایره- صلیب و ستاره. و در رنگ و تعداد متفاوت.
    کارت هایی را بر روی میز می چینیم، بدون این که توضیحی بدهیم؛ به کودک یک کارت داده و از او می خواهیم؛ کارت را در محل مناسب بگذارد. در این حالت کودک از نظر استدلال در یک سه راهی قرار می گیرد. این که هدف آزمونگر بر اساس کدام معیار هست. رنگ، شکل یا تعداد.
    مثلا کودک با خودش فکر می کند که هدف آزمونگر تعداد هست. و کارت را بر روی کارت با تعداد یکسان قرار می دهد. و آزمونگر بدون هیچ توضیحی فقط اشاره می کند نه. و کودک می فهمد که هدف یک چیز دیگری است. بعد کودک فکر می کند که هدف شکل هست. باز آزمونگر اشاره می کند نه. بعد کودک میفهمد که هدف آزمونگر رنگ هست.
    پس در این تست مدام قواعد بازی عوض می شود و کودک ذهنش را عوض می کند تا واکنش آزمونگر را ببیند.
عملکردهای اجرایی- ویسکانسین تست
  • داستانهای اجتماعی:
    داستان های اجتماعی شنیداری و تصویری می تواند برای انعطاف ذهنی کودک مفید باشد. داستان اجتماعی توضیح یک وضعیت و شرایط خاص و واکنش های مورد انتظار و علت های ایجاد رفتار دیگران است.
  • تکنیک کوپینگ:
     یکی از تکنیک هایی که می تواند به کودکان در انعطاف ذهنی و انطباق کمک کند؛ تکنیک کوپینگ است. که برای کنترل استرس استفاده میشود. با استفاده از یک سری تصاویر که به کودک آموزش می دهد که چگونه مشکل را حل کند.

کارکردهای اجرایی و مفهوم مهار:

یکی دیگر از آیتم های کارکردهای اجرایی مهار است. مهار یعنی این که، فرد بتواند خواسته های خودش را مهار کرده و لذت هایش را به تعویق بیندازد.
در کودکان کمتر از ۴ ساله نباید انتظار داشته باشیم که مهار داشته باشند. مهار بین ۵-۸ سالگی به تدریج شکل می گیرد. و تقریبا در این سنین هست که کودک می تواند خودش را مهار کرده و کمی لذت ها یش را به تاخیر بیاندازد.

یکی از مهم ترین چالش های کودکان ای دی اچ دی این است که نمی توانند خودشان را مهار کنند. در واقع معتاد هستند به زمان حال. یعنی در لحظه می خواهند لذت ببرند و اعتقادی به ۵ دقیقه دیگر ندارند. برای این کودکان باید خیلی مراقب بود تا سلامتیشان به خطر نیفتد.

تمرینات مهار در کودکان:

  • تست مارشملو:
    یک خوراکی مثل مارشملو یا پاستیل را در جلوی کودک قرار دهید. و یک ساعت نموداری را نیز به او نشان دهید. به او بگویید وقتی که عقربه ثانیه شمار یک دور زد می توانی دو تا بخوری ولی اگر الان بخوری فقط یک عدد می توانی بخوری. به تدریج و با پیشرفت کودک زمان را زیاد کنید.
;کارکردهای اجرایی و تست مارشملو
  • افزایش تحمل نشستن کودک با دستکاری کردن یک خمیر:
    کودکی که مهار ضعیفی دارد، نمی تواند به مدت طولانی بر روی صندلی یا زمین بنشیند. برای افزایش مدت زمان نشستن کودک یک خمیر پاتی یا چیز دیگری به او بدهید تا با  دستکاری کردن آن سرگرم شود.
  • فیلم بازی کردن و تداعی موقعیت های مختلف:
    کودک را تشویق کنید تا با فیلم بازی کردن موقعیت های مختلف را تداعی کند. و  در این موقعیت ها خودش را کنترل کند. یعنی مثل یک تئاتر  موقعیت های مختلف را برای فرد ایجاد می کنیم، و به او آموزش می دهیم که در موقعیت های مختلف خودش را کنترل کند.

خود تنظیمی:  Self-Regulation

یکی دیگر از آیتم های کارکردهای اجرایی، خود تنظیمی است. خود تنظیمی یعنی فرد بتواند روی عواطفش کنترل داشته باشد تا مخل یادگیریش نشود. مثلا کودک آنقدر خوشحال نشود تا اختیار خودش را از دست داده و کار را خراب کند. خود تنظیمی به تدریج و با بزرگ شدن بدست می آید و نمی شود در زمان خیلی کم این تجربیات را به کودک آموخت.

  • قرار دادن کودک در موقعیت های سخت:
    یک تمرین برای خود تنظیمی می تواند این باشد که کودک را در موقعیت های سخت قرار دهیم تا تجربیاتش زیاد شود. مثلا او را کنار یک بچه شلوغ قرار دهیم. برای کودکی که حساس هست، نباید در اول کار شرایط خیلی سخت باشد؛ بلکه بایستی به تدریج شرایط را سخت کنیم.

برنامه ریزی و سازماندهی:

یکی دیگر از آیتم های عملکردهای اجرایی، سازماندهی است، یعنی کودک بتواند برنامه ریزی داشته و کارهایش را سازماندهی کند.

بعد از سن ۱۲ سالگی فرد می تواند کم کم سازماندهی و برنامه ریزی بلند مدت داشته باشد. تا قبل از این سن، مثلا از بچه ۱۱ ساله نمی توانیم انتظار داشته باشیم که بتواند برناه ریزی کرده و همه کارها را خودش سازماندهی کند.

در چنین کودکی بایستی در ابتدا برنامه ریزی را خودمان برایش انجام دهیم. و به تدریج کودک یاد بگیرد برای کارهای شخصی خودش برنامه ریزی کند.

معمولا بچه هایی که در سازمان دهی مشکل دارند؛ سردرگمی و آشفتگی دارند و بسیار بچه های شلخته ای هستند و وسایل خودشان را در مدرسه جا می گذارند.

تمرینات برنامه ریزی و سازماندهی در کودکان:

  • قرار دادن وسایل کودک در محل مشخص:
     وسایل کودک، مانند کتاب ها، مداد و کاغذ و وسایل ورزشی را در محلی خاص قرار دهید.
  • صحبت کردن در مورد روتین های روزانه:
     هر روز صبح در مورد روتین ها ی روزانه کودک با او صحبت کنید.
  • برنامه ریزی روزانه:
    هر شب برنامه کارهای فردا را روی کمد بچسبانید و از کودک بخواهید برای پیشامدهای روز بعد خود آماده شود. به عنوان مثال بررسی کند کتاب ها و وسایل مورد نیاز مدرسه در کیفش باشد. برای کودکان با سن پایین تر، این برنامه باید همراه با تصاویر باشد و برای کودکان بزرگتر، برنامه باید با استفاده از جمله و کلمات به او ارائه شوند.
  • برنامه ریزی هفتگی:
    کودک را تشویق کنید برای هفته ای خود را برنامه ریزی کند.
  • همراه داشتن یک جدول زمانی:
    کودک را تشویق کنید یک جدول زمانی نوشته شده با خود داشته باشد و در هنگام نیاز به آن رجوع کند.

استنباط:

یکی دیگر از آیتم های عملکردهای اجرایی استنباط است. یعنی فرد چه استنباطی از شرایط می کند. تست نرمالش این هست که به فرد می گویند اگر شما یک پاکت که تمبر روی آن هست را پیدا کردی چه کار می کنی؟

استدلال = Reasoning

یکی دیگر از آیتم های عملکردهای اجرایی استدلال است. یعنی کودک از شرایط موجود چه استدالی می کند. در تست های هوش خیلی از این آیتم استفاده میشود. مثلا چند شکل داده میشود و کودک باید شکل بعدی را حدس بزند. رابطه بین اشکال را پیدا کند. یا جای خالی را پر کند.

تمرینات استدلال در کودکان:

  •  تمرین برای درک چرخش و جابه جایی فضایی:
     در این تمرین کودک باید رابطه بین تصاویر را تشخیص دهد. مثلا چهار تا دایره را روی قطرهای یک مربع بکشید. و ۳ تا تصویر بکشید که دایره در جهت عقره های ساعت سیاه می گردد کودک باید تصویر چهارم را تشخیص دهد.
  • رسم آیتم بعدی در سری اشکال:
     در این تمرین کودک باید با در نظر گرفتن ترتیب و رابطه ی بین اشکال چند آیتم بعدی هر سری را رسم کند.
  • رنگ کردن مطابق با یک الگوی خاص:
     یک مستطل بزرگ را به بخش های کوچک تقسیم کنید و آن را مطابق با الگوی خاصی رنگ آمیزی کنید. الگوی بعدی را بایستی کودک حدس بزند.

تفکر   انتزاعی = abstract thought

یکی دیگر از ایتم های عملکردهای اجرایی، تفکر انتزاعی است. تفکر انتزاعی یعنی فرد بتواند به صورت غیر مستقیم منظورش را برساند. تفکر انتزاعی در کودکان با عمکرد بالا وجود دارد. و می توانیم از طریق ضرب المثل و کنایه آن را تست کنیم. یعنی کودکی که به مفهوم ضرب المثل پی می برد در واقع تفکر انتزاعی در او شکل گرفته است.

تمرینات تفکر انتزاعی در کودکان:

  • استفاده از ضرب المثل ها:
     ضرب المثل های مختلف را به کودک بگویید و از او بخواهید مفهوم آن ها را بگویید.
  • گفتن شباهت های دو چیز:
     از کودک بخواهید شباهت های دو چیز را بگوید. مثلا ویژگی های مشترک هواپیما و پرنده را بگویید. بایستی این اشتراک ها انتزاعی باشند. مثلا وقتی کودک می گوید هر دو را  دوست دارد خیلی انتزاعی نیست و ساده انگارانه هست. ولی مثلا وقتی که می گوید هر دو پرواز می کنند؛ انتزاعی تر است.
  • گفتن حروف انگلیسی یکی از اول یکی از آخر:
    از کودک بخواهید حروف انگلیسی را یکی از اول و یکی از آخر بگوید. مثلا ای زد. بی وای و الی آخر.
پکیج های جامع آموزش کاردرمانی در منزل

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.